رسالة على الانترنت

المزيد من المعلومات

به دور انداختن

دور انداختن in English - Persian-English Dictionary Glosbe

Check 'دور انداختن' translations into English. Look through examples of دور انداختن translation in sentences, listen to pronunciation and learn grammar. ☰ Glosbe

خبير الاتصال
معنی دور انداختن واژه‌یاب

تغییر. کضل . (منتهی الارب ) : بخورد و بینداخت دو. دور انداختن. دیکشنری فارسی به انگلیسی. deep-six, discard, reject, relegate, scrap. در تا در. door to door. واژه‌های مصوب فرهنگستان. شیوۀ ارسال کالا از نشانی فرستنده به نشانی

خبير الاتصال
دور انداختن - معنی در دیکشنری آبادیس

بدور انداختن. برزمین انداختن. انداختن چیزی بی ارزش را چنانکه پوست میوه یا پس مانده غذا را. کنار انداختن. به کناری پرت کردن. ( از یادداشت مؤلف ). تغییر. کضل. ( منتهی الارب ) : بخورد و بینداخت دور ...

خبير الاتصال
دور انداختن - معنی "دور انداختن" کلمه جو

بدور انداختن. برزمین انداختن. انداختن چیزی بی ارزش را چنانکه پوست میوه یا پس مانده غذا را. کنار انداختن. به کناری پرت کردن. ( از یادداشت مؤلف ). تغییر. کضل. ( منتهی الارب ) : بخورد و بینداخت دور ...

خبير الاتصال
دور انداختن - Wiktionary, the free dictionary

Persian [ edit] Etymology [ edit] دور ‎ (dur) +‎ انداختن ‎ (endâxtan) . Verb [ edit] دور انداختن • (dur endâxtan) to throw away. This page was last edited on 8 September 2021, at 08:16.

خبير الاتصال
ترجمه دور انداختن به انگلیسی ، مثال ...

رایج ترین ترجمه های "دور انداختن" : throw away, lose, discard. ترجمه درون متنی : دور انداختن آن حماقت است: دور انداختن چه؟

خبير الاتصال
انداختن - معنی در دیکشنری آبادیس

relegate (فعل) واگذار کردن، طبقه بندی کردن، انداختن، منتسب کردن. souse (فعل) حمله کردن، مست کردن، انداختن، بطور کامل پوشاندن، به سختی افتادن، مست کردن یاشدن، در ترشی فرو بردن، با ترشی مخلوط کردن، در اب غوطه ور شدن. put (فعل)

خبير الاتصال
دور - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی لَّعْنَةَ: دور بودن از رحمت (کلمه لعن به معنای دور کردن ملعون از رحمت است ) معنی نُبِذَ: دور انداخته شد - انداخته شد(کلمه نبذ به معنای دور انداختن چیزی است) معنی أُفِکَ: از حقیقت دور شد

خبير الاتصال
بدور انداختن - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی بدور انداختن ... دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی، ترجمه مخفف و کلمات ...

خبير الاتصال
به زحمت انداختن in English - Persian-English Dictionary ...

Translation of "به زحمت انداختن" into English . incommode, trouble are the top translations of "به زحمت انداختن" into English. Sample translated sentence: گیملی گفت: اگر بتواند برف را برای به زحمت انداختن

خبير الاتصال

المزيد من المعلومات

حقوق حقوق التأليف والنشر: رقم التدوين Development Buide 10200540 -22.  خط الخدمة: 0371-86549132.  E-mail:[email protected]  العنوان: الرقم البريدي رقم 169 Second Avenue Avenue New Avenue: Chengzhou الصين: إحصاءات الموقع الشبكي 450001.